مستند سازی
فیلم مستند چیست ؟

امروزه روز دیگر فیلم مستند اصطلاحی گمنام و ناشناخته نیست .بیش از یک قرن ازاختراع سینما می گذرد و در طی این مدت سینما با تحولات بنیادینش به خوبی توانسته است خود را بشناساند. ظاهراً سینمای مستند، به عنوان بخش مهمی از سینما نمی تواند ازاین قاعده مستثنی باشد؛ ولی با این وصف، اگر بپرسیم فیلم مستند چیست، با تلقی رایجی روبرو خواهیم شد که با تعریف علمی و آکادمیک فیلم مستند عمیقاً متفاوت است.

در نظر نخست، همه بر واقعی بودن فیلم مستند تأکید می کنند. و تلویحاً همه در این نظرمتفق القولند که فیلم مستند واقعیت را منعکس می کند؛ ولی واقعیت این نیست. واقعیت این است که تا کنون هیچ فیلم سازی نتوانسته است؛ واقعیت را عیناً و تمام و کمال در فیلم خود بازنمایی کند؛ ومی توان قاطعانه مدعی شد که چنین امری در آینده هم صورت نخواهد پذیرفت. علت این امر به سرشت واقعیت باز می گردد.

واقعیت از جنبه ها و ابعاد متنوعی شکل گرفته است که همواره می تواند یکی از این جنبه هایش را بنمایاند . به این معنی که یک پدید ی واقعی ، با نمود بارز یکی از جنبه هایش، ابعاد دیگرش را پنهان می سازد. به عنوان مثال برکه ای نسبتاً ژرف را که سراسر از رستنی ها پوشیده شده است را در نظر بگیرید.

در نظر اول به چمنزاری می ماند که از زمینی سفت و محکم برخوردار است. در تجربه است که برک ه باطن خویش را آشکار می سازد و پرده ازماهیت اصلی خود بر می دارد. بنابراین هیچ گاه نمی توان به اعتبار جلو ه ی یک جزء ازواقعیت، در باره ی تمام آن داوری کرد و یا مدعی شناخت آن شد.

از سوی دیگر با توجهبه حاکمیت اصل حرکت بر ذات اشیاء و تمام پدیده های جهان هستی، می توان ابراز داشت که همه چیز این جهان، در حال تغییر است؛ و ما نمی توانیم تمامی این تغییرات درونی و بیرونی را مشاهده کنیم ؛ به نحوی که تشخیص تفاوت های یک پدیده قبل و بعد ازتغییرات غیر ممکن است. بنابراین طرح این سؤال طبیعی خواهد بود که: فیلم مستند چیست و چه تعریفی دارد و چطور می توان مرز هایش را با فیلم داستانی تشخیص داد؟

تا کنون تعریف های بسیاری در زمینه ی فیلم مستند ارائه شده است. تعریف هائی که هریک به تنهایی، گوشه ای از واقعیات و صفات این نوع فیلم را مد نظر داشته و سایر مواردرا نادیده انگاشته است در زیر توجه شما را به مهم ترین این تعاریف جلب می کنیم:

در سال ۱۹۴۸ اتحادیه جهانی فیلمهای مستند ، فیلم مستند را به این شرح تعریف می کند :

تمام روش هائی که برای ثبت هر واقعیت تفسیری بر …… »روی نوار فیلم  چه از صحنه واقعی ، چه به کمک باز سازی صادقانه صحنه های اصلی  بکار می رود ؛ مستند سازی نام دارد . فیلم مستند، متوسل شدن به استدلال و احساسات، برای ایجاد تحریک دلخواه، گسترش معلومات انسانی، برخورد واقع گرایانه با مسائل ، و یافتن راه حل آنها در زمینه اقتصادی ، ». فرهنگی و روابط انسانی است.

در این تعریف یک نکته ی مهم گنجانده شده است؛ و آن وجه تفسیری واقعیت است. دراین تعریف، اشاره ای به بازتاب عینی و بی کم و کاست واقعیت در فیلم مستند نمی شود وبجای آن عبارت ثبت هر واقعیت تفسیری و یا به عبارت بهتر ثبت تفسیری واقعیت به کارگرفته م یشود. این تعریف تصریح می کند که واقعیت در یک فیلم مستند روایت سازنده ی آن از واقعیت است.

پر لورنتز، مستند ساز آمریکائی، فیلم مستند را فیلمی حقیقی که داستان گونه است؛ می داند.بازیل رایت مستند ساز انگلیسی معتقد است؛ فیلم مستند، نوع بخصوصی از فیلم نیست؛ بلکه بسادگی می توان گفت؛ روش دست یافتن به اطلاعات عمومی است. رایت درتعریفی که از فیلم مستند ارائه می کند،بر وجه اطلاعاتی فیلم مستند تأکید می ورزد. فیلیپ دان، مستند ساز و تهیه کننده ی آمریکایی معتقد است:

فیلم مستند با طبیعت گوناگونش، سرشار از ابتکار وتجربه است. »برخلاف تأکید همگان، ممکن است، در فیلم مستند از بازی هنرپیشه ها یا حقیقت، در فیلم « تخیل و فانتزی » نیز استفاده شود؛ ممکن است، ازاستفاده کنیم. احتمال دارد از حقه های سینمایی نیز بهره ور شویم. اما اکثر فیلم های مستند، در یک چیز مشترکند: هرکدام از آنها تحت فشارنیازهای محدودی قرار دارند؛ هر فیلم مستند با سلاح عقیده ای مجهز  است؛ که سازنده ی آن در مغز خود دارد.

 پال روتا مستند ساز انگلیسی، که از نظریه پردازان سینمای مستند نیز شمرده می شود،معتقد است: فیلم مستند فیلمی است که زندگی واقعی مردم را به نحوی خلاق، با توجه به شرایط اجتماعی نمودار می سازد. در تعریف روتا از سینمای مستند دو نکته به چشم می خورد:. نخست آن که فیلم مستند از واقعیت شروع می کند، ولی عیناً آن را منعکس نمی سازد؛ بلکه به گونه ای خلاق و پس از گذراندن آن از صافی های حسی و زیبایی شناختی خویش، به تجلی سینمایی آن مبادرت می ورزد.

مستندسازی

آکادمی هنر ها و علوم سینمایی آمریکا، فیلم مستند را این گونه تعریف می کند:

فیلم مستند، فیلمی است که موضوع های تاریخی، اجتماعی، »علمی و اقتصادی را بررسی می کند. فیلمبرداری مستند، یا درهنگام وقوع حوادث و یا بعداً توسط باز سازی آنها انجام می گیرد؛ در این نوع فیلم، اهمیت محتوای واقعی، بیش از «. محتوای سرگرم کننده است

در این تعریف به نکته ی تازه ای اشاره شده است؛ نکته ای که سینمای مستند را بخاطراهمیت بیشتری که برای محتوای واقعی، به نسبت محتوای سرگرم کننده قائل است؛ با سینمای داستانی مقایسه می کند.

آخرین تعریف را که مشهور ترین تعریف سینمای مستند نیز هست؛ را از زبان پدرگزارش » سینمای مستند نقل می کنیم، یعنی از جان گریر سون. گریرسون، فیلم مستند را «. و تفسیر خلاق واقعیت می داندبر مبنی این تعریف طبیعی می نماید اگر دو مستند ساز از یک واقعه یا رخداد دو فیلم مختلف بسازند،چرا که فیلم هر یک از این دو فیلم چیزی نیست، مگر تفسیر شخصی سازندگانشان از واقعیت. گریرسون نیز همچون فیلیپ دان و اتحادیه ی جهانی فیلم مستند، این گونه ی سینمایی را استوار به تفسیر شخصی مستند ساز می داند.

در این میان ، ارائه ی یک مثال از تاریخ سینمای مستند؛ پرتو بیشتری بر بحث می افکند: در سال ۱۹۳۶در زمره ی صد فیلم برتر « پیروزی اراده » لنی ریفنشتال، فیلم مستند معروف خود تاریخ سینما نیز ثبت شده است؛ را می سازد. در نخستین نمای فیلم هواپیمای هیتلر رامی بینیم که از میان ابر های متراکم ظاهر شده و پائین می آید.

لحظاتی بعد از نشستن هواپیما، هیتلر پائین می آید. بدین صورت، ریفنشتال شخصیتی ماورائی و مقدر به هیتلرمی بخشد. آنچنان که تو گوئی فرستاده ای برای نجات مردم آلمان، از آسمان به زمیننازل شده است.

۱۹۵۶ )، آلن رنه در یکی از نما های صحنه ی پایانی ) « شب و مه » در فیلم دیگری بنام فیلمش، پس از آن که کوره های آدم سوزی، دوش های گاز، و سایر ادوات شکنجه وکشتار ملیون ها یهودی را به نمایش گذاشت و لحظات دهشتبار زندگی در اردوگاهای کاراجباری ای چون بوخنوالد، آشویتس و داخائو را بخوبی منتقل کرد؛ از زبان راوی می گوید:

اجاق های آدم سوزی دیگر مورد استفاده نیستند؛ ادوات نازیها »دیگر کهنه شده اند؛ ارواح نه میلیون مرده ، این چش مانداز راتسخیر کرده اند.چه کسی بر فراز این برج دیده بانی عحیب پاسداری خواهد کرد؛ تا آمدن دژخیمان جدید را اعلام کند؟ آیا؟ این دژخیمان با ما تفاوتی دارند.

و بدین ترتیب آلن رنه، هیتلر را چون جنایتکاری جنگی که عامل اصلی یکی از مهم ترین که هر دو از ،« شب ومه » و « پیروزی اراده » . قت ل عام های تاریخ بشراست؛ معرفی می کند معروف ترین فیلم های مستند تاریخ سینمای جهان بشمار می آیند؛ از واقعیتی بنام فاشیسم و شخصیتی چون هیتلر، چهره ای دو گانه ترسیم می کنند.

این دوگانگی جز در تفسیر های شخصی آنها در چه چیزی می تواند ریشه داشته باشد؟

تفسیر هایی که هریک بخشی از واقعیت در آن متجلی است.در یک جمع بندی، می توان چنین نتیجه گرفت که فیلم مستند، روایتی از واقعیت است که سازنده ی فیلم از موضعی کاملاً شخصی ارائه می کند. مستند ساز ضمن تلاش در جهت وفاداری به واقعیت،می کوشد تا دید وبرداشت خویش را از واقعیت به تصویر بکشد.

قطعاً واقعیت بیرونی. با آنچه در فیلم مستند بازتاب یافته است، متفاوت خواهد بود. از این تفاوت گریزی نیست، چرا که هرکسی از ظن خویش یار واقعیت می شود و در نهایت روایت خویش را از رخداد برابر دوربین ارائه می کند، روایتی که هیچ گاه بر واقعیت سیال بیرونی نمی تواند منطبق باشد؛ و در بهترین شرایط، تنها می تواند با بخشی از آن همسوئی داشته باشد .

شاید این سئوال مطرح شود که در چنین شرایطی، وقتی فیلم مستند قادر نیست تصویرتمام و کمالی از واقعیت عرضه کند پس به چه کار می آید؛ و چه کاربردی دارد ؟ واقعیت این است که مستند ساز دریچه ی خاص خویش را به واقعیت می گشاید ، و به ما کمک می کند تا از روزن فکر و اندیشه اش به واقعیت بنگریم ، با این حساب ، و در پرتو اندیشه ی وی و نوع نگاهش، بخش های تاریک واقعیت رخ می نمایند .

فیلم های مستند ی که در باره ی موضوع های مختلف زندگی حال ، گذشته و حیات فرهنگی یک جامعه ساخته می شوند؛ این امکان را فرا روی مخاطب خویش قرار می دهند تا او بتواند با مشاهده ی ابعاد و زوایای مختلف واقعیت؛ به شناخت دقیق تر و کامل تری از آن نائل آید. چنین است که فیلم مستند در ارتقاء شناخت علمی انسان از پیرامون خویش و جهان هستی ، همچون ابزاری نیرومند بکار می آید .

بابک احمدی پژوهشگر ، هنر شناس و اندیشمند معاصر، این معنی را اینگونه بیان می دارد :

بهتر است به پیروی از ژان روش، به جای سینما  حقیقت، »از سینما  صداقت حرف بزنیم. بپذیریم که فقط راه را برای تاویل ها، شناخت ها و فهم ها گشوده ایم. امکان داد هایم تاتماشاگران مان دنیا را بسازند ؛ نه این که فقط با آن از راه

بازسازی و یا بازتولید ما از واقعیت آشنا شوند. اعتراف کنیم:

من واقعیت دنیای بیرون را اینطور دیده ام؛ و از این طریق خاص آن را به شما منتقل کرده ام؛ شما با دنیائی که من دیده ام؛ و از آن خبر داده ام؛ روبروئید . حالا دنیای خودتان را بسازید؛ یعنی تأویل را تجربه کنید؛ شیوه ای را که به نظرتان درست می آید؛برگزینید.

آزادی خودتان را تجربه کنید. اگر کس دیگری این فیلم را می ساخت، دنیا این چنین جلوه نمی کرد، وبه این شکل نمی بود. این واقعیت نیست که ثبت می شود؛ این حقیقت نیست که به یاری خط تیره، به سینما می چسبد، این دنیای من است . فقط من آن را به شما نشان می دهم تا هرکدام تان دنیای خود را بسازید، و فردیت و حدود آزادی

خودتان را تجربه کنید. من پیش فهم هایم را از امر واقعی و از فهم این واقعیت خاص پیش کشیده ام، و با این پیش کشیدن،نقطه ی ضعف هایشان را آشکار کرده ام. من به گونه ای انتقادی رفتار کرده ام؛ چون اثری هنری ساخته ام، اکنون به عهده ی « شماست که پیش فهم هایتان را به طور انتقادی بیازمائید.

 

برگرفته ازکتاب :

آشنائی با سیر تحولی سینمای مستند جهان از آغاز تا ۱۹۷۰

گردآوری و تنظیم : همایون امامی