مستند به استناد وظيفه!
معمولا اينطوري اتفاق ميافتد، شما توي خانهتان آرام و بيخبر نشستهايد و مشغول کاري هستيد. ميتواند چند خيابان آن طرفتر باشد، ميتواند در يک شهر ديگر اتفاق بيفتد يا حتي توي يک کشور ديگر… شما توي خانه يا محل کارتان هستيد و در جاي ديگر زندگي به شکلي در حال جريان است که نميتوان ناديدهاش گرفت.
يعني بعضيها که شاخکهايشان حساستر است نميتوانند ناديدهاش بگيرند و سعي ميکنند آن را هرطور شده براي تو و همه آنهايي که نميتوانند ببينند، ثبت کنند. حالا ميخواهد جريان يک بمبگذاري باشد يا يک واقعه علمي، کودکان بيپناه يک روستايي بدوي باشد يا بالهاي متفاوت يک پروانه بينظير!
بعضيها هستند که به جاي ما ميبينند و آن حقيقت را براي ما ثبت ميکنند. ۲۰ فروردين سالگرد شهادت سيدمرتضي آويني است که از همين بعضيهاست کسي که در زمان حياتش تا توانست براي شما حقيقت را ثبت کرد. به اين بهانه با ياد کردن از فعاليتهاي او سعي کردهايم شما را تا حدودي با سينماي مستند بهطور کلي و سينماي مستند ايران و حال و هواي فعلياش آشنا کنيم.
در سينماي مستند خبري از پول و جايزه و جشنوارههاي آنچناني نيست و مستندساز، به استناد وظيفهاش مستند ميسازد.
تاريخ سينما مستند با تاريخ سينما و پيدايش آن، همزمان است. در واقع نخستين فيلمها توليد شده، در هر سرزمين مستند هستند. داستان سينماي مستند در ايران هم همين جوري آغاز شد و جناب «ابراهيمخان عکاسباشي» اولين مستند ايراني را در مرداد ماه ۱۲۷۹، در روز «جشنگل» در زمان حکومت مظفرالدين شاه ساخت.
مستند سازي در ايران به ۴ دوره تقسيم ميشود:
۱٫ از آغاز تا ۱۳۴۵
۲٫ مستندسازي در سالهاي ۱۳۴۵-۱۳۵۷
۳٫ انقلاب اسلامي و مستندسازي
۴٫ دهه ۷۰ و مستندسازي
از اولين دوره مستندسازي در ايران فيلمهاي کاملي که ساخته فيلمسازان ايراني باشد، موجود نيست. در جريان جنگ جهان دوم، مردم با نمايش فيلم مستند در سالنها نمايش متعلق به متفقين و انجمنها فرهنگي،آشنا شدند.
از آغاز اشغال ايران، فيلمبرداران خارج در ايران، فيلمها خبر تهيه مکردند. تا اوايل دهه۳۰، دکتر «اسماعيل کوشان» در جهت مستندساز قدمها سازندها برداشت.
فيلم «دکتر مصدق در سفر آمريکا» در مهرماه ۱۳۳۰ توسط کوشان ساخته شد، که نخستين فيلم رنگ ايران محسوب مشود.
سالها ۳۵ تا ۴۵ با تداوم دومين دوره فيلمساز داستان در بخش خصوص و تأسيس استوديوها (از سال ۱۳۲۷)، دوره عمدها در تاريخ سينما مستند ايران محسوب مشود.
تا سال ۱۳۴۵ فيلم مستند نقش چندان در رشد فکر و آگاه مردم پيدا نکرد. تلويزيون ملی ايران در اين سال تأسيس شد. در هفته نخست، فيلم «مشهد، شهر مقدس» اولين اثر «جلال مقدم» پخش شد. در تلويزيون، مستندساز در آغاز، در حوزه فرهنگ و ايرانشناس فعال شد .
از اوايل دهه ۵۰، بعضي از مستند سازان مانند «کيمياو» به فيلم داستان رو آوردند. «خسرو سينايی» برا توليد فيلم داستان از فرهنگ و هنر به تلويزيون رفت و حدود ۳۰ فيلم کوتاه داستان برا انجمن اولياء و مربيان ساخت.
«عباس کيارستمی» به کانون پرورش فکری رفت و در آنجا فيلمها آموزش ميساخت. در اين دوره سازندگان فيلمها اجتماع جايگاه نداشتند. سالها ۵۵ و ۵۶ اوج توليد فيلمها تبليغات در تلويزيون و فرهنگ و هنر است.
در جريان انقلاب، دوربين عکاس و سوپر ۸، بزرگترين کاربرد خود را يافت. «پرويز نبوي»، «مسعود جعفر جوزاني»، «اصغر بيچاره»، «محمدعل نجفي»، «باربد طاهري»، «محمد صدرزاده»، «حسين تراب» و «فرامرز باصر» از روند انقلاب فيلم ساختند.
در حال حاضر بيش از ۵۰ ساعت فيلم ۱۶ و ۸ ميلمتر درباره روزها انقلاب فقط در آرشيو صدا و سيما نگهدار مشود. بعد از انقلاب فيلمهاي با ماهيت تبليغاجتماعي، عناصر متضاد چون فقر و رفاه و احساسات تند اجتماع ساخته ميشد.
در دهه ۶۰ گرايشها مختلف در فيلمساز مستند بهوجود آمد. با آغاز جنگ، بيشتر مستندسازان رو اين موضوع تمرکزکردند. در مدت ۸ سال جنگ تحميلي، تصاوير ثبت شده است که گاه جنبه تحليل دارد.
در بيشتر فيلمها جنگي، حال و هوا خاص وجود دارد که بيشترمربوط به حال و هواي سازندگان فيلمهاست. يکي از گروههاي فعال در آن زمان گروه شاهد بود. گروه شاهد، فيلمسازان جوان بودند، متشکل از دانشآموزان عضو بسيج سپاه پاسداران انقلاب اسلام اهواز که در سال ۱۳۶۱ با دوربين سوپر ۸ راه جبههها شدند.
۸ نفر از آنان در جريان فيلمبردار به شهادت رسيدند. فيلم «آزاد خرمشهر» از حاصل کار آنها ساخته شده است که «کيومرث منزه» در واحد جنگ آن را تهيه کرده است. سال ۱۳۶۱، مؤسسه روايت فتح در جهاد سازندگ شکل گرفت.
در اين مجموعه نزديکترين صحنهها و لحظات دفاع مقدس ثبت شده است. فيلمهاي نيز در ساير نهادها درباره شرايط مختلف جنگ ساخته شد. تقريبا تمام کارگردانها و فيلمبرداران و صدابردارها تلويزيون، وزارت ارشاد اسلامي، بسيج سپاه پاسداران، ارتش جمهور اسلامی و سازمان تبليغات اسلامی در جبهه کار کردهاند. در فيلمها جنگ از دوربين فيلمبردار تا دوربين ويدئوي تجربه شده است.
در دهه۶۰، مستندساز اساسا پديدها دولت است و بزرگترين توليدکننده و صاحب پخش انحصار فيلم مستند، تلويزيون است که انواع مختلف فيلم و مجموعه تلويزيون توليد کرد.
«مرکز گسترش سينما تجربی و نيمهحرفهاي» که در سال ۶۸، تأسيس شده بود، در سال ۱۳۷۳ به «مرکز گسترش سينما مستند و تجربي» تغييرنام پيدا کرد. گروههاي بسياري از فيلمسازان و دفترهاي سينمايي سعي کردند به فيلمسازي مستند و مستقل رونق بدهند اما تلاش آنها به خاطر مشکلات مالي نتيجه چنداني نداشت.
انجمن مستندسازان با حضور ۴۱ کارگردان در پنجم بهمن ۱۳۷۶ تأسيس شد.در دهه ۷۰ حدود ۲۲ جشنواره فيلم مستند، بهطور ميانگين بيش از هزار فيلم مستند را که با سرمايهگذار دولت ساخته شده بودند، معرف کردند. برخ از اين آثار به جشنوارهها بينالملل راه يافتند.
در اين سالها تلاشهاي پراکندهاي از طرف فيلمسازان براي برگشت به سينماي مستند اجتماعي ديدهشد اما فيلمسازي مستند در ايران همچنان با مشکلات بسياري مواجه است. تلويزيون سالهاست که تنها راه برقراري ارتباط مستندسازان با مخاطب عمومي است و جشنوارههاي متعدد دولتي کمکي در اين زمينه نبودهاند.
در حال حاضر اهميت سينماي مستند در جهان به خوبي براي همه روشن شده است. توجه به فيلمسازي مستند در اين دوره به خوبي اين مسئله را نشان ميدهد. خوب است که ما نيز براي رشد و نوسازي سينماي مستند ايران چارهاي بينديشيم.
اعظم عامل نيک
روزنامه صبح خراسان
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.